زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

تعجب از اشیاء پلید (قرآن)





در آیه توضیحی بیان شده که ممکن است کسی خیال کند عوارضی از قبیل فزونی طرفداران پلیدی و به اصطلاح" اکثریت" باعث آن شود که چیز ناپاک در ردیف پاک قرار گیرد اما چنین نیست هر چند که مایه تعجب و شگفتی انسان باشد.


۱ - اجتناب از اشیاء پلید



ضرورت پرهیز از فریفتگی و دلبستگی به اشیاء پلید و ناپاک، به رغم شگفت آور بودن زیادی پلیدها:
«قل لا یستوی الخبیث و الطیب و لو اعجبک کثرة الخبیث فاتقوا الله یـاولی الالبـب لعلکم تفلحون.» «بگو پلید و پاک یکسان نیستند هر چند کثرت پلید(ها) تو را به شگفت آورد پس ای خردمندان از خدا پروا کنید باشد که رستگار شوید.»

۲ - شگفتی از به حساب نیاوردن خبیث کثیر



از آنجا که بعضی از افراد ممکن است برای ارتکاب اینگونه گناهان عمل اکثریت را در پاره‌ای از محیطها دستاویز قرار دهند و به بهانه اینکه مثلا اکثریت مردم فلان شهر شراب می‌نوشند و یا آلوده قمارند و یا اینکه اکثریت مردم در فلان شرائط به تحریم صید و مانند آن اعتنا نمی‌کنند، از انجام این دستورها سر باز زنند و آنها را به دست فراموشی بسپارند، برای اینکه این بهانه در این مورد و در تمام موارد از اینگونه افراد به کلی گرفته شود خداوند یک قاعده کلی و اساسی را در یک عبارت کوتاه بیان کرده، می‌فرماید:
" بگو‌ ای پیامبر ! هیچگاه ناپاک و پاک یکسان نخواهد بود، اگر چه فزونی ناپاک و کثرت آلوده‌ها ترا به شگفتی فرو برد"! (قل لا یستوی الخبیث و الطیب و لو اعجبک کثرة الخبیث).
بنا بر این خبیث و طیب در آیه فوق به معنی هر گونه موجود ناپاک و پاک است اعم از غذاهای پاک و ناپاک، افکار پاک و ناپاک است و در پایان آیه" اندیشمندان و صاحبان عقل و هوش" را مخاطب ساخته و تاکید می‌کند که" از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید". (فاتقوا الله یا اولی الالباب لعلکم تفلحون)
اما اینکه در آیه ظاهرا توضیح واضحی بیان شده از این نظر است که ممکن است، کسی خیال کند عوارضی از قبیل فزونی طرفداران پلیدی و به اصطلاح" اکثریت" باعث آن شود که چیز ناپاک در ردیف پاک قرار گیرد، چنان که ملاحظه کرده‌اید، گاهی بعضی از مردم تحت تاثیر انبوه جمعیت و تمایلات اکثریت قرار گرفته و تصور می‌کنند، اگر اکثریت به هر مطلبی تمایل پیدا کرد، این نشانه قطعی و بدون چون و چرای درستی آن مطلب است، در حالی که چنین نیست و مواردی که اکثریت اجتماعات گرفتار اشتباهات روشن شده‌اند بسیار زیاد است، در واقع آنچه برای شناسایی خوب از بد (" خبیث" از" طیب") لازم است اکثریت کیفی است نه اکثریت کمی، یعنی افکار قویتر و والاتر و عالیتر و اندیشه‌های تواناتر و پاکتر لازم است نه کثرت نفرات طرفدار.

۳ - یکسان نبودن پاک و ناپاک



" قل لا یستوی الخبیث و الطیب و لو اعجبک کثرة الخبیث". گویا مراد از یکسان نبودن" خبیث" و" طیب" (پلید و پاک) این است که پاک بهتر از پلید است و چون گفتن این حرف مثل گفتن: آنچه در جوی می‌رود آب است، می‌باشد، از این رو باید گفت جمله مبنی بر کنایه است، به این بیان که مقام و منزلت پاک به حسب طبع اولی و اقتضای فطریش از ناپاک بالاتر است، بطوری که اگر عکس آن فرض شود و ناپاک برای بعضی از عوارض بهتر از پاک گردد لازمه اش این است که نخست مدارج کمال را یکی پس از دیگری بپیماید تا بحد خوبی پاک رسیده و محاذی و برابر او قرار بگیرد تا خوب شود، سپس از آن درجه هم بالاتر رفته و ما فوق خوبی پاک قرار بگیرد، تا خوب تر از پاک شود.
بنا بر این برای نفی این مطلب گفتن اینکه: خبیث و طیب یکسان نیستند، در انکار بهتری خبیث ابلغ و رساتر است، از اینجا نیز معلوم می‌شود برای چه نکته‌ای خبیث جلوتر از طیب ذکر شده است، سیاق کلام در این آیه بیان این جهت است که زیادی و کثرت خبیث آن را از طیب بهتر نمی‌کند و چون در مقام بیان این جهت است، باید اول خبیث را ذکر کند و بفرماید: بد مانند خوب نیست اگر چه خیلی هم زیاد باشد در آیه مورد بحث گر چه تقوا ، یا عبارت است از انجام کارهای نیک و طیب یا ترک کارهای زشت و خبیث، لیکن اینکه جمله" فاتقوا الله" را متفرع کرده است بر جمله" لا یستوی الخبیث و الطیب" و اینکه مساله یکسان نبودن خبیث و طیب را از مسلمات گرفته، شاهد قوی و زنده ایست بر اینکه مراد از طیب و خبیث پاک و پلیدهای خارجی و حقیقی می‌باشد، بنا بر این، دلیل خیلی روشن است و کسی نمی‌تواند در آن خدشه کند، بخلاف اینکه اگر مراد از طیب و خبیث کارهای نیک و بد بود که در این صورت دلیل خیلی روشن نبود، زیرا هر طائفه و ملتی هر قدر هم منحرف باشند کار خود را خوب و اعمالی که مخالف میل و هوای نفس آنهاست بد می‌پندارند، بنا بر این در اینجا مطلب مبنی است بر مطلب دیگری که خدای سبحان در موارد متعددی در کلام مجید خود آن را بیان فرمود و آن مطلب این است که دین از احکام فطرت و نوامیس خلقت است و چیزی را که دین دعوت به آن می‌کند همان زندگی طیب و پاکیزه است و چیزی را که از آن نهی می‌کند همان زندگی آلوده و ناپاک است و خدا جز طیبات را حلال نکرده و جز خبائث را تحریم ننموده...

۴ - پانویس


 
۱. مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۹۳.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۶، ص۲۱۷.    


۵ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۱۸۷، برگرفته از مقاله «تعجب از اشیاء پلید».    


رده‌های این صفحه : تعجب | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.